با توکل به خدا در این مقاله قصد داریم با توجه به دلایل قرآنی، به وعده خداوند نسبت به رجعت حضرت عیسی(ع) نکاتی را عرض کنیم. عیسی (ع) چهارمین اوالعزم من الرسول هستند و از لحاظ شان بعد از رسول الله(ص) بالاترین شان را در میان انبیاء و رسل دارند و در اعتقاد شیعه به عنوان فرمانده لشگر ظهور امام زمان (ع) جایگاه بسیار والایی نزد شیعه دارد. در ابتدا از آیات 45و 46 سوره آل عمران وارد موضوع می شویم.
«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجیهًا فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ». (آل عمران45)
«(به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خداوند تو را به کلمهای [= وجود باعظمتی] از طرف خودش بشارت میدهد که نامش «مسیح، عیسی پسر مریم» است؛ در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیّت خواهد بود؛ و از مقرّبان (الهی) است».
«وَ یُکَلِّمُ النّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ مِنَ الصّالِحینَ». (آل عمران46)
«و با مردم، در گاهواره و در حالت کهولت سخن خواهد گفت؛ و از شایستگان است».
خداوند در بحث معرفی اصل حضرت عیسی(ع)، با توجه به ابتدای این آیه ایشان را از اوج معرفی کرده و خطاب به حضرت مریم(س) بشارت کلمه ای را می دهد که در عمق عالم به ایشان مسیح پسر مریم گفته می شود. اوج عیسی(ع) کلمه بودن ایشان است. در آیات و در احادیث مختلف می توان جایگاه کلمات را در نظام خداوند بررسی کرد و دریافت که بالاترین اشیاء عالم هستی کلمات هستند که در قالب اشخاص مختلف به عمق می آیند[1]. خداوند در آیه «یُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (یونس82)»؛ «او حق را به وعده خویش، تحقق میبخشد؛ هر چند مجرمان کراهت داشته باشند»؛ به صراحت اعلام می کند که احقاق حق توسط کلمات اعمال می شود. در اولین مرحله از احقاق حق توسط کلمات، برپایی حکومت حقه اهل بیت(ع) در زمان ظهور امام زمان(ع) است و این ماجرا فقط توسط کلمات در عمق عالم اعمال می شود و به دلیل شأن حضرت عیسی(ع) به عنوان چهارمین اوالعزم من الرسول ایشان فرماندهی جبهه حق را بر عهده دارند. با توجه به مبحث مطرح شده می توان به این نتیجه رسید که ضرورت حضور حضرت عیسی(ع) به عنوان بهترین کلمه و همین طور فرمانده لشگر حق بسیار ضروری است و آغاز صحنه های آخرالزمان که اثرات آن در زمان حال به شدت قابل درک است، فقط با اثر گذاری ایشان مقدور می باشد و تا ایشان به این دنیا رجعت نکنند، صحنه های آخرالزمان به هیچ عنوان آغاز نمی شود. این به عنوان دلیل اول پیرامون لزوم رجعت ایشان . در ادامه آیه بعدی یعنی 46 سوره آل عمران خداوند بحث تکلم عیسی(ع) با مردم در گهواره و در کهولت را بیان می کند. تمام ما مسلمانان از تکلم عیسی(ع) با مردم آن زمان در گهواره آگاه هستیم. اما نکته قابل تامل، تکلم ایشان با مردم در زمان کهولت است، زیرا عیسی(ع) در زمان جوانی رفعت داده شدند[2]. خب پس چرا خداوند این وعده را داده است که ایشان چنین مقطعی را در آینده دارند. با کمی تفکر و تامل می توان این مطلب را دریافت که زندگی حضرت عیسی(ع) در دنیا در دو مرحله اتفاق افتاده و خواهد افتاد[3]. اولین مرحله همان بود که اتفاق افتاد و ایشان در گهواره تا جوانی با مردم تکلم نمود و پس از رفعت ایشان و به استناد دلیل اول، در آخرالزمان مقطع بعدی ایشان شروع می شود که تا کهولت ایشان طول می کشد و در طول این زمان زمینه لازم جهت ایجاد صحنه های پیش از ظهور فراهم می شود. به سراغ آیه بعد در اثبات دلیل رجعت این بزرگوار می رویم. خداوند از قول عیسی(ع) در قرآن می فرماید:
وَ السَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا (مریم33)
و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولّد شدم، و در آن روز که میمیرم، و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد!»
ذلِکَ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذی فیهِ یَمْتَرُونَ (مریم34)
این است عیسی پسر مریم؛ گفتار حقّی که در آن تردید میکنند!
در این آیه حضرت عیسی(ع) نکات بسیار زیبا و لطیفی را در مورد زندگی و مراحل حضور خود در عمق مطرح می کند و خداوند آنها را تایید و در قرآن با بازتاب زیبا بیان میکند. در این آیه حضرت عیسی(ع) از افقی به ماجرای زندگی خود نگاه میکند که از به عمق آمدن خود تا دورترین مراحل زندگی خود در عمق عالم را می بینند و عرضه میکنند و آن تولد ایشان است و بعد موت یا مرگ ایشان است. همانطور که عرض شد و مسلمانان نیز به آن اعتقاد دارند و در قرآن نیز آمده برای ایشان اصلاً مرگی واقع نشده است. پس چرا اینجا این گونه مطرح می شود؟ مگر عیسی(ع) آگاه به ماجرا نبوده اند؟ حال اگر قبول کنیم که عیسی(ع) نعوذبالله آگاه نبوده، پس چرا خداوند در قرآن مطرح کرده و تایید کرده است؟ مگر اینکه دید ما باید نسبت به رفتار انبیاء و رسل فرق داشته باشد و افق دیدمان را اگر نمی توانیم به آنها نزدیک کنیم، حداقل برداشتهای درستی نسبت به نوع رفتارهای آنها که در قرآن آمده و تایید شده داشته باشیم. موت عیسی(ع) بعد از نزول یا رجعت ایشان واقع می گردد و اگر چنین نباشد پس کی قانون موت برای ایشان جاری می گردد؟ قانون موت با توجه به حیات در دنیا مطرح می شود. پس قبل از نابودی آسمان و زمین و قبل از صور اول ایشان باید برگردند و به دلیل اولی که عرض شد، ایشان باید قبل از ظهور رجعت کنند. یک نکته دیگر در موضوع رجعت ایشان به استناد همین آیه تعدد رجعت ایشان است، که حتی بعد از رجعت ایشان در مرحله اول و واقع شدن موت(مرگ) ایشان بحث «یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» مطرح می شود. اگر این «بعث» را به قیامت ربط دهیم، پس «حیا» مطرح شده که مربوط به حیات دنیا است چه می شود؟ پس می توان نتیجه گرفت که این «بعث» بعد از موت عیسی(ع) در زمان رجعت اول واقع خواهد شد و مقطعی از زندگی این بزرگوار با قوانین دنیا و در زمان دنیا می باشد، که این نشان دهنده حداقل دو رجعت برای ایشان است. حال باید دید ما به کدام نشانی این فرمانده بزرگ لشگر حق را بشناسیم؟ باید دید ما در کدام یک از مقاطع رجعت ایشان هستیم؟ نکند رجعت اول ایشان واقع گشته و اثر گذاری ایشان آغار گردیده و ما هنوز منتظر نوری هستیم که در مکانی فرود بیاید و در قالب یک انسان، مادی شود و ما هم ببنیم، حالا شاید ایمان بیاوریم و شاید هم بگوییم إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبینٌ.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
[1] ...کَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیا...(توبه 40)
وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقًا وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (انعام115)
قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِدادًا لِکَلِماتِ رَبّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَدًا (کهف109)
[2] إِذْ قالَ اللّهُ یا عیسی إِنّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فیما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ (55)
(به یاد آورید) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: «من تو را برمیگیرم و به سوی خود، بالا میبرم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک میسازم؛ و کسانی را که از تو پیروی کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانی که کافر شدند، قرارمیدهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داوری میکنم.
[3] إِذْ قالَ اللّهُ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتی عَلَیْکَ وَ عَلی والِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً ... (به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با» روح القدس «تقویت کردم؛ که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن میگفتی؛... (مائده110)