امّیین

حقیقت طلبان، فرزندان عاشق مادر مهربان امّت

امّیین

حقیقت طلبان، فرزندان عاشق مادر مهربان امّت

امّیین

سوره مبارکه جمعه : هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ ...(۲﴾

رسول الله(ص) : فاطمه أمّ أبیها


أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

ما در زمانه ای هستیم که نیازمند شناخت و معرفت صحیح به امام(ع) هستیم. در آخرالزمان ماجراها با لیل دنیا بسیار متفاوت است؛ در لیل دنیا بهره بردن از امام(ع) مانند بهره بردن از خورشید پشت ابر بود، اما وقتی اشراق نور رب انجام شود دیگر نمی‌توان با نور خورشید از پشت ابر حرکت کرد. مثال صحنه های دنیا و آخرالزمان مثال

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ،

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

حجاب

 اهمیت فرهنگ حجاب

مقولۀ «حجاب» مهمترین شاخص فرهنگی جامعه شیعه و زیربنای بسیاری از ارزشهاست. به همین دلیل می بینیم که دشمن تشیع، پس از صدها سال تجربه، تمام همّ و غمش این است که فرهنگ حجاب را از جامعه شیعه حذف کند و فرهنگ غربی را تحمیل کند[1] و اگر موفق به این ماجرا شود، باید فاتحه ارزش ها و فرهنگ های شیعی را خواند. البته باید اعتراف کنیم که دشمن در این ماجرا تا حدّی موفق بوده است. اگر دشمن بتواند فرهنگ جوامع مسلمان را عوض کند و به عنوان مهمترین رکن، حجاب را تحریف کند،

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

در سال 1357 هجری شمسی چه اتفاقی افتاد؟ زمانی که به گفته های خواص و نوشتارهایی که در این زمینه به رشته تحریر در آمده رجوع می کنیم به مطالب بسیار زیادی پیرامون اینکه انقلاب اسلامی چه بود و چگونه اتفاق افتاد بر می خوریم، اما در این بین جملاتی از امام(ره) نقل می شود قریب به این مضمون: «نور خدا در این کشور تجلی کرده است»، «انقلاب ما انفجار نور بود» و ... این جملات ماهیت حقیقانقلاب اسلامی را به طور کامل و خلاصه و بسیار دقیق و ظریف بیان می کند.

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

بسیاری از افراد هستند که گمان می کنند اهل تفکر و به اصطلاح خودشان متفکر هستند در حالی که هنوز مفهوم صحیح تفکر را نمی دانند، چه برسد به این که متفکر باشند. تفکر نه یعنی توهّم، تفکر نه یعنی خیال بافی، تفکر به معنی ساخته ها و بافته های ذهن ما نیست، اگر این طور بود اکثر انسان ها متفکر بودند و لزومی نداشت خداوند این همه در قرآن انسان را به تفکر فرا بخواند. وقتی لحن خداوند در آیاتی که پیرامون تفکر در قرآن آمده را دنبال می کنیم متوجه می شویم که لحنی حاکی از تعجب است و این که «چرا انسان ها تفکر نمی کنند؟!» تفکر معنا و مفهومی بسیار قیمتی و عمیق باید داشته باشد که خداوند اینقدر مصرّانه انسان ها را به آن فرا می خواند. اما وقتی نگاه می کنیم در میان این همه انسان،

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

«انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد. هرچه در دنیاى اسلام کمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است. حیات امتها و ملتها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احکام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند،

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

فاطمه(س)1

مقدمه

خداوند در عالم نظام متقن و دقیقی را قرار داده است که می توان از آن به نظام توحیدی تعبیر کرد. در این راستا با استعدادترین و با قابلیت ترین مخلوقات خویش یعنی انسان را یله و رها خلق نکرده و انسان باید با قرار گرفتن در جایگاه خود در این نظام، باعث به ثمر نشستن این قابلیتها شود. مقدمه مهم برای این منظور، فهم صحیح و داشتن معرفتی کارآمد نسبت به این نظام است و خداوند برای اینکه انسان بتواند این فهم و این معرفت را بدست آورد نعمت آیات را قرار داده است. با توجه به آیات است که انسان متوجه صاحب وخالق آیات و همچنین منظور او از این آیات می شود.

حدیث کساء آیه ای در نظام خداوندی

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

مقدمه:

وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ َلأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ[1]

واقعاً مفهوم شکر در نظام خداوندی چیست و شاکر به چه کسی گفته می‌شود؟! چرا خداوند اکثر مردم را کافر نسبت به نعمات خطاب می‌کند؟ آیا به صرف الحمدلله گفتن، شکر یک نعمت را بجا آورده‌ایم؟! چگونه شکر یک نعمت را بجا بیاوریم؟ چرا باید شکر یک نعمت را بجا بیاوریم؟ عوامل و موانع این ماجرا کدامند؟ اگر شکر، رفتار در قبال یک نعمت است بالاترین رفتار در قبال نعمات خداوندی چیست؟ جایگاه شکر در نظام خداوندی چیست و جایگاه شاکر کجاست؟ اینها سؤالاتی است که در این راستا می‌خواهیم به آن بپردازیم.

شاکرین.

بیاییم این ماجرا را با این سؤال آغاز کنیم که اصلاً چه نیازی هست که ما به مفهومی بنام شکر و به جایگاهی بنام شاکر بپردازیم؟ بالاترین شاکر در نظام خداوندی کیست؟

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

در بخش قبل مطرح کردیم که طبق آیۀ «وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ» و طبق نص صریح قرآن که حضرت عیسی(ع) را یک کلمه و حتی در اوج کلمات معرفی می‌کند حضور ایشان در ماجرای آخرالزمان امری حتمی و الزامی است. اما اینجا به دو نکتۀ ظریف اشاره کنیم تا بفهمیم در کجا قرار گرفته‌ایم و چه وظیفه‌ای داریم؟ اول اینکه خداوند در قرآن بسیار به ماجرای انبیاء و رسولان(ع) می‌پردازد و گل سر سبد این بزرگواران را با عنوان اولو العزم معرفی می‌کند! شما یک نظام آموزشی را تصور کنید که در آن باهوش‌ترین افراد را با عنوان تیزهوش‌ترین بارها معرفی می‌کنند و به بهانه‌های مختلف به آنها جوایزی می‌دهند. این صرفاً به این جهت نیست که آن افراد مطرح بشوند یا جایزه‌ای بگیرند، مربیان آن نظام آموزشی در پس پرده این ماجرا می‌خواهند بقیۀ دانش آموزان را هم به این سمت دعوت، ترغیب و تشویق کنند! خداوند در نظام تربیتیش سعی بر این ماجرا دارد اما یک سوال اینجا ذهن را به خودش مشغول می‌کند

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

امام صادق(ع) در ابتدای دعای ماه رجب به ما یاد می دهند که اینطور خدا را بخوانید: «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْر» اى که براى هر خیرى به او امید دارم و در اواسط دعا اینگونه می خوانیم: «اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَة»  به من به خاطر درخواستى که از تو کردم همه خیر دنیا و همه خیر آخرت را عطا کن؛ اما براستی این «خَیْر» در این دعا به چه معنی است؟ چرا در این دعا اینقدر پررنگ است؟

دعای رجبیه فضایی برای تزکیه و آماده شدن برای ماه میهمانی خداوند یعنی ماه مبارک رمضان است. می توان اینگونه گفت که منظور از «خَیْر» در این دعا، امام زمان(عج) است که ما امید داریم خداوند متعال این خیر را به ما بدهد که هم خیر در دنیاست و هم خیر آخرت در آن است. دلایلی برای این مطلب وجود دارد که در حدّ توان مطرح می نماییم:

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِِّ الْعالَمینَ، وَ تَوَکَّلْتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله

 «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّهِ إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکُورٍ»ما موسی(ع) را با نشانه‌هایی به سمت قومش فرستادیم تا قومش را از ظلمات به سمت نور حرکت بدهد و بعد از آن که در نور قرار گرفتند آنها را به ایام الله تذکر بدهد! وقتی به احادیث مراجعه می‌شود ایام الله ثلاثه مطرح می‌شوند؛ یوم الله رجعت، یوم الله ظهور و یوم الله قیامت! خُب یوم الله رجعت یکی از ایامی است که حضرت موسی اولوالعزم با آن همه آیه و نشانه مأمور به تذکر آن شده است، آن هم بعد از اینکه قومش را در نور قرار می‌دهد! خُب یوم الله رجعت یکی از ایامی است که خداوند در چند هزار سال پیش به حضرت موسی(ع) می‌فرمایند که به قومشان تذکر بدهد ولی متأسفانه ما خیلی نزدیک به این ماجرا هستیم و در اوج غفلت! این موضوع ما را بر آن داشت که در حد توان ناچیزمان به این موضوع بپردازیم.